لغتنامه دهخدا
جرامقة. [ ج َ م ِ ق َ ] (اِخ ) گروهی از عجم که در اوایل اسلام به موصل سکونت گرفتند و مفرد آن جرمقانی است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مؤلف صبح الاعشی آرد: در ترجمه ٔ صیدنه چنین آمده : پارسیان به لغت جرامقه او را عرطنسیا گویند. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ماده