جمعآوریcollection 1واژههای مصوب فرهنگستاندر اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه
جمع آوریفرهنگ فارسی معین( ~. وَ) (حامص .) 1 - جمع کردن ، گ رد کردن ، فراهم آوردن . 2 - پیش گیری از انتشار یا گسترش . 3 - نظم دادن به چیزهای آشفته و در هم بر هم .
برگۀ جمعآوریcollection formواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی
برگۀ جمعآوریcollection formواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی
جمعآوری پسماندwaste collectionواژههای مصوب فرهنگستانعملیات برداشت پسماند از منابع تولید و بارگیری و حمل آن تا محل پردازش یا ایستگاه انتقال یا محل دفع
جمعآوری لختیاییinertial collectionواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای جمعآوری ذرات از جریان گازهای پسماندها با استفاده از لختی ذراتی که بر روی یک سطح سخت مینشینند
جمعآوری از خیابانcurbside collectionواژههای مصوب فرهنگستانجمعآوری پسماند از محلهایی در کنار خیابان
جمعآوری با ظروف ثابتstationary container systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ جمعآوریای که در آن ظروف ذخیرۀ پسماند از محل خود جابهجا نمیشود مگر برای مسافتهای کوتاه و رساندن بهوسیلۀ نقلیۀ جمعآوری
جمعآوری با ظروف متحرکhauled container systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ جمعآوریای که در آن ظروف پسماند به محل دفع حمل میشود و پس از تخلیه به محل اول بازگردانده میشود
جمعآوری پسماندwaste collectionواژههای مصوب فرهنگستانعملیات برداشت پسماند از منابع تولید و بارگیری و حمل آن تا محل پردازش یا ایستگاه انتقال یا محل دفع
جمعآوری لختیاییinertial collectionواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای جمعآوری ذرات از جریان گازهای پسماندها با استفاده از لختی ذراتی که بر روی یک سطح سخت مینشینند
برگۀ جمعآوریcollection formواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی
محل جمعآوریcollection siteواژههای مصوب فرهنگستانمکانی که نمونههای ذخایر وراثتی از آنجا تهیه میشود