جمعشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت جمعشده، افزوده شده، اضافی، خارجی تکمیلکننده، اختتامی امدادی، کمکی، یاور
قوس جمعشدهconstricted arcواژههای مصوب فرهنگستانستون قوس پلاسمایی که با استفاده از روزنة جمعکننده در یک افشانک مشعل قوسیِ پلاسمایی یا طپانچة افشانشیِ پلاسمایی ایجاد میشود
قوس جمعشدهconstricted arcواژههای مصوب فرهنگستانستون قوس پلاسمایی که با استفاده از روزنة جمعکننده در یک افشانک مشعل قوسیِ پلاسمایی یا طپانچة افشانشیِ پلاسمایی ایجاد میشود
قوس جمعشدهconstricted arcواژههای مصوب فرهنگستانستون قوس پلاسمایی که با استفاده از روزنة جمعکننده در یک افشانک مشعل قوسیِ پلاسمایی یا طپانچة افشانشیِ پلاسمایی ایجاد میشود