جمعگراییcollectivismواژههای مصوب فرهنگستانگرایشی نظری یا عملی مبنی بر لزوم جمعی یا دولتی کردن مالکیت بر ابزارهای تولید و توزیع و واپایش آنها
سازمان جمعگراcollectivist organizationواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی که در آن کارفرما و کارگر با حقوق و امتیازات برابر کار میکنند و روابط دیوانسالارانه بر آن حاکم نیست
جمعگراییcollectivismواژههای مصوب فرهنگستانگرایشی نظری یا عملی مبنی بر لزوم جمعی یا دولتی کردن مالکیت بر ابزارهای تولید و توزیع و واپایش آنها
سازمان جمعگراcollectivist organizationواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی که در آن کارفرما و کارگر با حقوق و امتیازات برابر کار میکنند و روابط دیوانسالارانه بر آن حاکم نیست
توتالیتهواژهنامه آزادجمع گرا ، جوامعی که رهبران سیاسی خود را به صورت جمعی ( توسط مردم ) انتخاب می کنند. جوامع توتالیته می گویند.
جمعگراییcollectivismواژههای مصوب فرهنگستانگرایشی نظری یا عملی مبنی بر لزوم جمعی یا دولتی کردن مالکیت بر ابزارهای تولید و توزیع و واپایش آنها
سازمان جمعگراcollectivist organizationواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی که در آن کارفرما و کارگر با حقوق و امتیازات برابر کار میکنند و روابط دیوانسالارانه بر آن حاکم نیست