جناحیةلغتنامه دهخداجناحیة. [ ج َ حی ی َ ] (اِخ ) گروهی از غُلات شیعه . (از اقرب الموارد). آنان اصحاب عبداﷲبن معاویةبن عبداﷲبن جعفر ذوالجناحین بودند و عقیده به تناسخ ارواح داشتند و میگفتند که روح خدا در آدم و سپس در شیث و سپس در پیغمبران و امامان یکی پس از دیگری حلول کرد تا بحضرت علی بن ابیطالب
جناحیهفرهنگ فارسی عمیدطایفۀ مذهبی از غلاة شیعه از اصحاب عبداﻟﻠﻪبن معاویةبن عبداﻟﻠﻪبن جعفر طیار (ذیالجناحین) که تناسخی بودهاند و گفتهاند روح خدا در آدم حلول کرد بعد در شیث و بعد در پیغمبران دیگر و بعد به علی و اولاد او رسید و آنگاه در عبداﻟﻠﻪ حلول کرد و او مهدی و بلکه خداست.
جنحةلغتنامه دهخداجنحة. [ ج ِ ح َ ] (ع اِ) اِثْم . (محیط المحیط). گناه ، و این لغتی است عامیانه و در هیچ یک از لغت نامه های معتبرنیست . (محیط المحیط). || (اصطلاح حقوق جزا) یکی از اقسام چهارگانه ٔ جرم بشمار میرود و بدو قسم جنحه ٔ کوچک یا تقصیر و جنحه ٔ مهم تقسیم میگردد. مجازات جنحه ٔ مهم از قرا
اِتِّحاداتٌ طُلاّبيةٌدیکشنری عربی به فارسیتشکّلهاي دانشجويي , اتحاديه هاي دانشجويي , جناحهاي دانشجويي , انجمنهاي دانشجويي