خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنبش آبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنبش آبا
لغتنامه دهخدا
جنبش آبا. [ جُم ْ ب ِ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حرکت و سیر هفت کوکب است که زحل و مشتری و مریخ و آفتاب و زهره و عطارد و ماه باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
جنبش اول
لغتنامه دهخدا
جنبش اول . [ جُم ْ ب ِ ش ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جنبش و حرکت قلم قضا و قدر است در لوح . (برهان ). حرکت نخست قلم قدرت در ازل . (شرفنامه ٔ منیری ). || حرکت اولی که فلک اول کرد. (برهان ). || حرکت اولی که سیارات از برج حمل کردند، چه ...
-
جنبش زنخ
لغتنامه دهخدا
جنبش زنخ . [ جُم ْ ب ِ ش ِ زَ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایه از مسخرگی . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
-
جنبش کردن
لغتنامه دهخدا
جنبش کردن . [ جُم ْ ب ِک َ دَ ] (مص مرکب ) جنبیدن . حرکت کردن : امسال که جنبش کند آن خسرو چالاک روی ای مه گیتی کند از خارجیان پاک .منوچهری .
-
الک جنبش
لغتنامه دهخدا
الک جنبش . [ اَ ل َ جُم ْ ب ِ ] (اِ مرکب ) الک دولک . رجوع به الک دولک شود.
-
گران جنبش
لغتنامه دهخدا
گران جنبش . [ گ ِ جُم ْ ب ِ ] (ص مرکب ) سخت حرکت . آنکه دیر بجنبد. || دیرپرنده . دیرپرواز. پرنده ای که به کندی بپرد : شبی تیره چو کوهی زاغ بر سرگران جنبش چو زاغی کوه بر پر.نظامی .
-
myokinesis
ماهیچهجنبش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] جابهجایی ماهیچهها بهویژه براثر عمل جراحی
-
فلک جنبش
لغتنامه دهخدا
فلک جنبش . [ ف َ ل َ جُم ْ ب ِ ] (ص مرکب ) آنکه کارها ورفتارش چون فلک باشد در اهمیت و بزرگی : کیست اندر همه عالم چو تو دیگر ملکی مملکت بخش و فلک جنبش و خورشیدمثال .فرخی .
-
گران جنبش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gerānjombeš آنکه دیر از جا بجنبد؛ آنکه به کندی حرکت کند: ◻︎ شبی تیره چو کوهی زاغ بر سر / گرانجنبش چو زاغی کوه بر پر (نظامی۲: ۲۵۰).
-
barrier 4
سد جنبش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] هر بخشی از گسل که مقاومت فوقالعاده دارد و مانع گسترش گسیختگی شود متـ . سد
-
postbehavioural movement
جنبش پَسارفتارگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] جریان و رویکردی در پژوهش روابط بینالملل که ضمن انتقاد از کمتوجهی رفتارگرایان به برخی جنبههای اخلاقی، بر پرداختن به موضوعاتی جدید مانند فقر و گرسنگی و خشونت تأکید دارد
-
kinetics
جنبششناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از مکانیک که با رابطۀ بین حرکت و نیرو و جِرم اجسام سروکار دارد
-
antifeminist movement
جنبش ضدفمینیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] مخالفتهای سازمانیافته با درخواستهای فمینیستها مبنی بر برابری میان مردان و زنان در قوانین
-
feminist movement
جنبش فمینیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تشکلی مربوط به زنان با هدف حفظ حق رأی و تضمین حضور منصفانۀ آنان در عرصۀ سیاستگذاری و تبلیغ عدالت جنسیتی و ارتقای زندگی زنان و دختران