جنونی بخاریلغتنامه دهخداجنونی بخاری . [ ج ُ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) یا جنونی بدخشانی . ازبزرگان است و رساله ای مستقل در معما دارد. وی در صنایع بدیعه مهارت داشت . رجوع به الذریعه 9:207 شود.
جنونی اردبیلیلغتنامه دهخداجنونی اردبیلی . [ج ُ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) شاعری است ادیب که بسال 1107 هَ . ق . در اردبیل سکونت داشت ، چنانکه از اشعارش بدست می آید. دیوان وی مشتمل بر غزلیات و قصائد و ترجیعبند و رباعیات و بالغ بر 3254 بیت در <s
مجنونیلغتنامه دهخدامجنونی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مجنون : جهان را عهد مجنونی شد از یادچو خاقانی درآ، آن تازه گردان . خاقانی (چ سجادی ص 469).و رجوع به مجنون شود.
ذوفنون جنونیلغتنامه دهخداذوفنون جنونی . (اِخ )شاعر فارسی در ماءة نهم هجری قمری از مردم هرات . اواز پیوستگان دربار امیر غیاث الدین سلطان حسین بن امیرکبیر فیروز شاه و از اهل حکمت و معرفت بود و طبعش بهجاء و هزل مائل بوده است . (از قاموس الاعلام ترکی ).