خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جهود
/johud/
معنی
۱. یهود.
۲. (اسم، صفت) یهودی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Hebrew, Israelite, Jew
-
جستوجوی دقیق
-
جهود
لغتنامه دهخدا
جهود. [ ج ُ ] (ص ، اِ) یهود. (دهار). یهودی . کلیمی . اسرائیلی : دگر دین موسی که خوانی جهودکه گوید جز این را نشاید ستود. فردوسی .بنگر بچه علم و فضل گشته ست یعقوب جهود و تو مسلمان . ناصرخسرو.خیالت را پرستش ها نمودم وگر جرمی جز این دارم جهودم . نظامی .گ...
-
جهود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی] johud ۱. یهود.۲. (اسم، صفت) یهودی.
-
جهود
فرهنگ فارسی معین
(جُ) (ص . اِ.) یهود، یهودی .
-
جهود
لهجه و گویش مازنی
jehood یهودی – جهود
-
جهود
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Hebrew, Israelite, Jew
-
جهود
دیکشنری فارسی به عربی
يهودي
-
واژههای مشابه
-
دره جهود
لغتنامه دهخدا
دره جهود. [ دَرْ رَ ج ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهدز بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 12هزارگزی جنوب باختری دهدز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
بنی جهود
لغتنامه دهخدا
بنی جهود. [ ب َ ج َ ] (اِخ ) حکامی که در قرطبه از سال 422 تا461 هَ . ق . حکومت کرده اند. (طبقات السلاطین ص 21).
-
جهود (زننده)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
yid
-
جهود بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Jewishness
-
جهود محله
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ghetto
-
مث خانه جهود
لهجه و گویش تهرانی
درهم ریخته
-
زن جهود (نادر)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Jewess
-
جهود (خودمانی ـ تحقیرآمیز و زننده)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
kike