جوانیاتjuvenilia, juvenilia worksواژههای مصوب فرهنگستانآثار دورۀ کودکی یا جوانی یک نویسنده یا هنرمند متـ . آثار دورۀ جوانی
جوندلغتنامه دهخداجوند. (اِخ ) دهی از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. دره ، معتدل . سکنه ٔ آن 605 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9</sp
زوندلغتنامه دهخدازوند. (اِ) آسوندار. (فرهنگ فارسی معین ). نامی است که در اطراف رشت به «انجیلی » دهند. رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 182 و انجیلی شود.
زگوندفرهنگ فارسی معین(زِ گُ) [ از آلما. ] (اِ.) علامتی به شکل « » که در بالا و سمت راست حروف مشخص کنندة نمادهای ریاضی قرار می گیرد و آن ها را از نمادهای متناظرشان متمایز می کند.