لغتنامه دهخدا
ارغون . [ اَ ] (اِخ ) (امیر... آقا) وی از دبیران اوگتای بود، و قاآن او را در موقعی که بین گرگوز و پسر جنتمور اختلاف بروز کرده بود، در جزء فرستادگان خود به خراسان روانه داشت و پس از اصلاح کار گرگوز، امیرارغون بفرمان اوگتای بنیابت او برقرار شد و چون گرگوز دستگیر و مقتول گردید،