خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوزاغند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوزاغند
لغتنامه دهخدا
جوزاغند. [ ج َ / جُو غ َ ] (اِ مرکب ) شفتالوی خشک کرده را گویند که مغز گردکان در میان آن آگنده باشند. (برهان ) (آنندراج ). از جوز (گوز) + آغند (آگند) = انباشته بمغز گردو. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
جستوجو در متن
-
جوزاکند
لغتنامه دهخدا
جوزاکند. [ ج َ / جُو ک َ ] (اِ مرکب ) جوزاغند، و آنرا بتصحیف جوزقند گویند.
-
جوزغند
لغتنامه دهخدا
جوزغند. [ ج َ / جُو غ َ ] (اِ مرکب ) جوزاغند. گوزآگند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوزاغند و جوزاکند شود.
-
گوزاگند
لغتنامه دهخدا
گوزاگند. [ گ َ / گُو گ َ ] (اِ مرکب ) از: گوز (گردو) + آگند. (آگنده ) جوزاغند. جوزغند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بر وزن و معنی جوزاغند است که معرب آن باشد،و آن شفتالویی است خشک که درون آن را از مغز گردکان پر کرده باشند. (برهان ). بر وزن و معنی جو...
-
ملوز
لغتنامه دهخدا
ملوز. [ م ُ ل َوْ وَ ] (ع ص ) حلواءملوز؛ حلوایی بادام مغز کرده . (مهذب الاسماء). خرمای بادام پرکرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خرمای پرکرده از بادام و جوزاغند. (ناظم الاطباء). خرمای هسته بیرون کرده و لوز به جای هسته نهاده .(یادداش...