لغتنامه دهخدا
زاسینت . (اِخ ) شهری بود که پادشاه مخلوع اسپارت بدانجا رفت . مرحوم پیرنیا آرد: دمارت (پادشاه مخلوع اسپارت ) بعنوان اینکه میخواهد به معبد دلف برود حرکت کرد و به زاسینت رفت .... اورا تعقیب کرده خدمه اش را گرفتند ولی اهالی زاسینت او را فرار دادند. (ایران باستان ج <span class="hl