لغتنامه دهخدا
کارتن .[ ت َ ] (اِ مرکب ) عنکبوت را گویند. (برهان ) (انجمن آرا). مؤلف برهان گوید: اگر پای عنکبوت بر کسی بندند که شبها تب میکرده باشد تب ازو مفارقت کند، اگر جایگاه عنکبوت را با علک رومی بخور کنند تمام بگریزند و الا بمیرند : جولهی را در خراسان بُد و