جولمگواژهنامه آزادجولمگ یا جولنمگ , در گویش محلی همدانی به دختران کم سن و سال و بسیار شیطان می گفتند و در مورد پسران این واژه به کار نمی رفت . جولمگ شده کم اذیت کن.
ظالمیلغتنامه دهخداظالمی . [ ل ِ ] (اِخ ) (کوه ...) نام کوهی به فارس . بلوک اسیر و بلوک گله دار در جانب جنوب این کوه و بلوک علامرودشت در جانب شمال آن واقع است .
ظَالِمِيفرهنگ واژگان قرآنستمگران (درا صل همان "ظالمين " بوده ولي درعباراتي نظير "ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ " چون مضاف واقع شده حرف نون حذف شده است)
ظالمدیکشنری عربی به فارسیخلا ف موازين انصاف , غير منصفانه , غير عادلا نه , بي عدالت , بي انصاف , ناروا , ناصحيح , ستمگر