گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
اخترCannaواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ اختریان با حدود 50 گونه که بومی مناطق جنوبی امریکای شمالی است
جاناًلغتنامه دهخداجاناً. [ نَن ْ ] (ق ) کلمه ٔ فارسی است که مانند کلمات عربی به آخرش تنوین درآورده اند.(از مجله ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 3). از جان . بجان : جاناً و مالاً در راه تو فداکاریم .
جانالغتنامه دهخداجانا. (اِخ )توفیق افندی . او راست : واقعةالسلطان عبدالعزیز. اصل این کتاب را احمد صائب بک ، درباره ٔ سلطان عبدالعزیز که از سلاطین آل عثمان است نوشته و این شخص آنرا بعربی ترجمه کرده است و در سال 1321 هَ .ق . در 272</s
ظهرةلغتنامه دهخداظهرة. [ ظُ رَ ] (ع اِ) سنگ پشت . || مددکار. ظِهرة. ظهیر. || قبیله ٔ مرد: جاءَنا فی ظُهرته ؛ یعنی با قوم خود.