لغتنامه دهخدا
حجرالزیتون . [ ح َ ج َ رُزْ زَ ] (ع اِ مرکب )حجرالزیتونی . زیتون بنی اسرائیل . حجرالیهود. سنگ جهودان . ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر در ضمن ذکر مغناطیس گوید: والجذب و الانجذاب یوجدفی اشیاء کثیرة سواهما (ای سوی الکهربا والمغناطیس ). فالنفط یجذب النار الی نفس