عدولیةلغتنامه دهخداعدولیة. [ ع َ دَ لی ی َ ] (ص نسبی ، اِ) کشتی منسوب به عدولی یا به عدول یا به سوی گروهی که وارد هجر بودند. ج ، عَدَولی . (منتهی الارب ).
حذالةلغتنامه دهخداحذالة. [ ح ُ ل َ ] (ع اِ) کرانه ٔ دامن پیراهن . || نوعی از صمغ سرخ . || ریزه ٔ کاه . (منتهی الارب ). خرده ٔ کاه . (مهذب الاسماء).
هدالةلغتنامه دهخداهدالة. [ هََ ل َ ] (اِخ ) دهی است به یمن . (منتهی الارب ). قریه ای است از قراء عثر در اوایل یمن از جانب قبله . (معجم البلدان ).
هدالةلغتنامه دهخداهدالة. [ هََ ل َ ] (ع اِ) گروه . (منتهی الارب ). جماعت . (اقرب الموارد). || نوعی از درخت که در سمرزار روید و سمر نیست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، هدال . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).