حدیلاءلغتنامه دهخداحدیلاء. [ ح ُ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است . برخی حُذَیلاء به ذال معجمه آورده اند. (معجم البلدان ).
یاختۀ هادلیHadley cellواژههای مصوب فرهنگستانیاختۀ گردشی ازنظر گرمایی مستقیم در صفحۀ نصفالنهاری که جورج هادلی در سال 1735 برای توضیح بادهای بسامان مطرح کرد
حدلاءلغتنامه دهخداحدلاء. [ ح َ ] (ع ص ) تأنیث احدل ، در تمام معانی . || کمانی که یکی از سرهای برگشته ٔ آن راست شده باشد. || رکیة حدلاء؛ مخالفة عن قصدها. (منتهی الارب ). چاه ناراست و پیچیده . (ناظم الاطباء).
هدلاءلغتنامه دهخداهدلاء. [ هََ ] (ع ص ) فرورفته از لب آدمی و جز آن : شفة هدلاء؛ لب از زنخ فرورفته . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).