لغتنامه دهخدا
حرازالصخر. [ ] (ع اِ مرکب ) حرازالحجر است ، بپارسی گل سنگ گویند و آن چیزی است مثال طحلب که بر روی سنگ پیدا شود و حراز از بهر آن گویند که زحمت حراز که قوبا است زایل کند. طبیعت آن سرد و خشک است ، بر ورمهای کرم طلا کردن نافع بود و اگر به موضعی که خون آید ضماد کنند خون بازدارد و