حرفشنو

مترادف

نصیحتپذیر، پندپذیر، حرفگوشکن، مطیع، فرمانبردار، پندنیوش ≠ حرف نشنو، نصیحتناپذیر، خودسر

جست‌وجوی دقیق

حرفشنو

فرهنگ مترادف و متضاد

نصیحتپذیر، پندپذیر، حرفگوشکن، مطیع، فرمانبردار، پندنیوش ≠ حرف نشنو، نصیحتناپذیر، خودسر

جست‌وجوی هم‌آوا

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد

پندپذیری، نصیحتپذیری، پندنیوشی

گهرفشانی

لغت‌نامه دهخدا

گهرفشانی . [ گ ُ هََ ف ِ ] (حامص مرکب ) مخفف گوهرفشانی . عمل گوهرفشان . رجوع به گوهرفشانی شود.

جست‌وجوی مشابه

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد

پندپذیری، نصیحتپذیری، پندنیوشی

جست‌وجوی متن

فرمانبردار

فرهنگ مترادف و متضاد

تابع، حرفشنو، رام، مطیع، منقاد

حرفنشنو

فرهنگ مترادف و متضاد

پندناپذیر، خودسر، نصیحتناپذیر، نافرمان ≠ پندنیوش، حرفشنو

سربرخط

فرهنگ مترادف و متضاد

مطیع، فرمانبردار، تسلیم، منقاد، رام، حرفشنو

تخس

فرهنگ مترادف و متضاد

خودسر، سرکش، لجوج، نافرمان، یکدنده ≠ حرفشنو

سربهراه شدن

فرهنگ مترادف و متضاد

سر بهزیر شدن، مطیع شدن، رام شدن، فرمانبردارشدن، حرفشنو شدن ≠ نافرمان شدن

جست‌وجوی هم‌آغاز

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد

پندپذیری، نصیحتپذیری، پندنیوشی

درپیوند

بیشتر بدانید

حرفشنو

مترادف

جست‌وجوی دقیق

حرفشنو

فرهنگ مترادف و متضاد

جست‌وجوی هم‌آوا

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد

گهرفشانی

لغت‌نامه دهخدا

جست‌وجوی مشابه

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد

جست‌وجوی متن

فرمانبردار

فرهنگ مترادف و متضاد

حرفنشنو

فرهنگ مترادف و متضاد

سربرخط

فرهنگ مترادف و متضاد

تخس

فرهنگ مترادف و متضاد

سربهراه شدن

فرهنگ مترادف و متضاد

جست‌وجوی هم‌آغاز

حرفشنوی

فرهنگ مترادف و متضاد