قاتل سیاسیassassinواژههای مصوب فرهنگستانفرد مزدور یا متعصبی که با هدف سیاسی شخص یا اشخاصی را به قتل میرساند متـ . قاتل
رژیم آسیاییAsian dietواژههای مصوب فرهنگستانروش سنتی غذا خوردن در آسیا و خصوصاً نواحی شرقی و جنوبی آن که در آن عموماً گوشت غذای اصلی نیست، بلکه برنج و سبزیجات و ماهی و میوههای تازه و مصرف فراوان ادویه وجه غالب است
بازیهای آسیاییAsian Games, Asiadواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که از سال1951، و هر چهار سال یک بار میان کشورهای آسیایی برگزار میشود
بازیهای پاراآسیاییAsian Para Gamesواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که هر چهار سال یک بار و بعد از بازیهای آسیایی برای ورزشکاران دارای معلولیت جسمی برگزار میشود متـ . بازیهای آسیایی معلولان
حسین حسینیلغتنامه دهخداحسین حسینی . [ ح ُ س َ ن ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) (حاج محمد...) ابن محمدحسن بن معصوم قزوینی شیرازی عارف شاعر. درگذشته ٔ 1249 هَ . ق . او راست : «خمسه ٔ حسینی » که پنج مثنوی است به نام «الهی نامه » و«اشترنامه » و «مهر و ماه » و «وامق و عذرا» و «وصف
حسین حسینیلغتنامه دهخداحسین حسینی . [ ح ُ س َ ن ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) قدسی ساداتی محدث اصولی . درگذشته ٔ 1077 هَ . ق . او راست : «القول البدیع». (معجم المؤلفین از ذیل دوم برو کلمان ص 418).
حسین آباد کدخدا حسینلغتنامه دهخداحسین آباد کدخدا حسین . [ ح ُ س ِ دِ ک َ خ ُ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 22هزارگزی جنوب خاور ورامین و چهارهزارگزی راه نیمه شوسه ٔ ورامین به مبارکه . ناحیه ای است در جلگه ولی معتدل . دارای <spa
کمال الدینلغتنامه دهخداکمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن شهاب الدین ، متخلص به فنائی . رجوع به حسین فنائی و حسین طبسی و حسین گازرگاهی شود.
ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) حسین بن جمال بن حسین قهستانی . رجوع به حسین ... شود.
ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) حسین بن علی بن حسین طبری . رجوع به حسین ... شود.
تحسيندیکشنری عربی به فارسیبهتري , بهبودي , اصلا ح , بهبود , افزايش , بالا بردن , پيشرفت , بهترشدن , بهسازي , دوباره رويه انداختن , دوباره وصله يا سرهم بندي کردن , نو نما کردن , وصله پينه کردن