حقشناسیفرهنگ مترادف و متضادسپاس، سپاسگزاری، شکر، شکرگزاری، قدردانی، قدرشناسی، نمکشناسی ≠ حقناشناسی، کفران
ناحقشناسیلغتنامه دهخداناحقشناسی . [ ح َ ش ِ ] (حامص مرکب ) عمل ناحق شناس . ناسپاسی . بی وفائی . رجوع به ناحق شناس شود.