حمیدالدین دهلویلغتنامه دهخداحمیدالدین دهلوی . [ ح َ دُدْ دی ن ِ دِل َ ] (اِخ ) (قاضی ...) یکی از مشاهیر علمای قرن هشتم هجری است . شرحی بر هدایه نگاشته و آثار دیگری نیز دارد. وی در 764 هَ . ق . وفات یافت . (قاموس الاعلام ).
حمیدالدینلغتنامه دهخداحمیدالدین . [ ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) یکی از شعرای هندوستان و استاد اورنگ زیب عالمگیر بود و در سال 1216 هَ . ق . درگذشت . از اوست :جای آرام کو در این گلشن ثمرآسا رسیدم و رفتم .(قاموس الاعلام ).
عمیدالدینلغتنامه دهخداعمیدالدین . [ ع َ دُدْ دی ] (اِخ ) اسعد، مکنی به ابونصر. وزیر اتابک سعد زنگی . رجوع به ابونصر (اسعد...) شود.
عمیدالدینلغتنامه دهخداعمیدالدین . [ ع َ دُدْ دی ] (اِخ ) عبدالمطلب بن محمدبن علی . رجوع به عمیدی شود.
حمیدالدینفرهنگ نامها(تلفظ: hamidoddin) (عربی) ستوده آیین ، ستوده دین ؛ (در اعلام) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم (هـ . ق).
حمیدالدینلغتنامه دهخداحمیدالدین . [ ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) یکی از شعرای هندوستان و استاد اورنگ زیب عالمگیر بود و در سال 1216 هَ . ق . درگذشت . از اوست :جای آرام کو در این گلشن ثمرآسا رسیدم و رفتم .(قاموس الاعلام ).
حمیدالدینفرهنگ نامها(تلفظ: hamidoddin) (عربی) ستوده آیین ، ستوده دین ؛ (در اعلام) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم (هـ . ق).
حمیدالدینلغتنامه دهخداحمیدالدین . [ ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) یکی از شعرای هندوستان و استاد اورنگ زیب عالمگیر بود و در سال 1216 هَ . ق . درگذشت . از اوست :جای آرام کو در این گلشن ثمرآسا رسیدم و رفتم .(قاموس الاعلام ).
یحیی حمیدالدینلغتنامه دهخدایحیی حمیدالدین . [ ی َح ْ یا ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به یحیی (بن محمدبن یحیی ...) شود.
حمیدالدینفرهنگ نامها(تلفظ: hamidoddin) (عربی) ستوده آیین ، ستوده دین ؛ (در اعلام) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم (هـ . ق).