حواسپرتیdistractibilityواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن با کوچکترین محرک توجه فرد از موضوع منحرف میشود
حواس پرتیدیکشنری فارسی به انگلیسیabsent-mindedness, abstraction, distraction, haze, heebie-jeebies, preoccupation, woolgathering