اَویْزوْگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی به هم وابسته ، به هم پیوسته ، عشق و وابستگی ، آویزان ، امید در طلب نیاز و کمک از کسی داشتن
حوزیلغتنامه دهخداحوزی . [ زی ی ] (ع ص ) نیک راننده . || آنکه تنها فرودآید و با کسی نیامیزد. || مرد دانا و صواب رأی . || سیاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).