خاشاکلغتنامه دهخداخاشاک . (اِ مرکب ) خاشه . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). ساق علف و چوب و ریزه های باریک و خار و خس با خاک آمیخته . (برهان قاطع). ریزه ٔ کاه با خاک بهم آمیخته و خاشه . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 369</sp
خاشاکلغتنامه دهخداخاشاک . (اِ مرکب ) خاشه . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). ساق علف و چوب و ریزه های باریک و خار و خس با خاک آمیخته . (برهان قاطع). ریزه ٔ کاه با خاک بهم آمیخته و خاشه . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 369</sp
خاشاکدانلغتنامه دهخداخاشاکدان . (اِ مرکب ) تبنگو. (فرهنگ اسدی در لغت تبنگو). مِزوَد. (زمخشری ). رجوع به خاشکدان شود.