خاصیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثر، خواص، فایده ۲. خو، سجیه، صفت، طبیعت، خصال، خصلت، خصیصه ۳. مختصه، ویژگی
حروفیانلغتنامه دهخداحروفیان . [ ح ُ ] (اِخ ) حروفیه . دارندگان مذهبی که پایه ٔ آن برافکار خرافی علم الحروف نهاده شده است . تاریخ اعتقادبه خاصیت داشتن حروف در اسلام بسیار کهن است .
طناب پویاdynamic ropeواژههای مصوب فرهنگستانطنابی که بهدلیل داشتن خاصیت کشسانی، انرژی ناشی از سقوط را جذب میکند و از شدت ضربة واردآمده به کوهنورد میکاهد متـ . طناب پُرکشا
معجریلغتنامه دهخدامعجری . [ م ِ ج َ ] (حامص ) معجر بودن . خاصیت معجر داشتن . همچون معجر بودن که سر برهنه را پوشاند : عیسی خرد را کند تابش ماه دایگی مریم عور را کند برگ درخت معجری
مغفریلغتنامه دهخدامغفری . [ م ِ ف َ] (حامص ) مغفر بودن . خاصیت مغفر داشتن : روز نبرد تو نکند دشمن تو رابا ناوک تو مغفر پولاد مغفری . فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 384).و رجوع به مغف
چفسیدگیلغتنامه دهخداچفسیدگی . [ چ َ دَ / دِ ] (حامص ) چسپیدگی والتصاق و پیوستگی . (ناظم الاطباء). دوسیدگی . خاصیت چسبندگی داشتن ، چسبناک بودن . و رجوع به چفسیدن شود.