خاقونیهلغتنامه دهخداخاقونیه . [ نی ی َ ] (ع اِ) دزی آن را نوعی پیچه و روبنده حدس زده است که در آن تردید دارد سندش این جمله است . فتزینت باحسن الزینة و ارخت علی عینیها خاقونیه . (از فرهنگ دزی ج 1 ص 346).
خاقانیلغتنامه دهخداخاقانی . (اِخ ) محمدبن یحیی بن عبیداﷲبن یحیی بن خاقان مکنی به ابوعلی وزیر مقتدر خلیفه ٔ عباسی بود. مقتدر وی را در سال 299 هَ . ق . بجای ابوالحسن علی بن محمدبن الفرات نشاندو تا محرم سال 301 هَ . ق . او بر این
خاقانیلغتنامه دهخداخاقانی . (اِ) نوع مخصوصی آجر است که از آجر نظامی بزرگتر میباشد و برای پلکان بکار میرود.
خاقانیلغتنامه دهخداخاقانی . (اِخ ) احمدبن محمد خزاعی انطاکی متوفی بسال 399 هَ . ق . صاحب کتاب «التاریخ الخاقانی » است و مسعودی از او در مروج الذهب نام برده است . (از کشف الظنون ).