خانقلغتنامه دهخداخانق . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده ببلاد نزار. یاقوت چنین آرد: ابومنذر گفت : نقل کرده اند که ایادبن نزار و برادران در تهامه و حدود آن زندگی میکردند ناگاه بین آنها جنگ درگرفت و طایفه ٔ مضر و ربیعه دو فرزند دیگر نزار را علیه ایاد یاری
خانقلغتنامه دهخداخانق . [ ن َ / ن ِ ] (ع ص ، اِ) خفه کننده ٔ گلو. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || شعب تنگ . شکاف تنگ . || کوچه ٔ باریک . (منتهی الارب ). || کابوس . (بحر الجواهر). جاثوم . نیدلان . بَختَک .
خانکلغتنامه دهخداخانک . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلنگور بخش خاش شهرستان زاهدان . واقع در 28 هزارگزی باختر خاش و 8 هزارگزی باختر شوسه ٔ خاش به زاهدان . ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرمسیر و مالاریایی و دارای <span class
خانکلغتنامه دهخداخانک . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک . واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری طرخوران و 18 هزارگزی تفرش و 6 هزارگزی بند ساوه . ناحیه ای است واقع در
خانکلغتنامه دهخداخانک . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است که بفاصله ٔ یک هزارگزی در جنوب قریه ٔ وازه نزدیک دریای کلتویا واقع و در علاقه ٔ حکومت درجه ٔ 3 جدران مربوط بولایت جنوبی بین خط 69 درجه و 27 دقیق
خانیکلغتنامه دهخداخانیک . (اِخ ) دهی است از دهستان ارسک بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس ، واقع در 23 هزارگزی جنوب بشرویه و بر سر راه شوسه ٔ عمومی بشرویه به دهک . این ده در دامنه ٔ کوهستان قرار دارد و هوایش گرم و سکنه اش 20 تن است .
خانیکلغتنامه دهخداخانیک . (اِخ ) دهی است از دهستان اصفاک بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس ، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری بشرویه و 8 هزارگزی جنوب خاوری مالرو عمومی ینگیان به زین آباد. این دهکده در دامنه ٔ کوهستان قرار دارد و هوایش
خانقانلغتنامه دهخداخانقان . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) موضعی است بمدینه و آن محلی بوده که آب صحاری مدینه به آنجا جمع میشده است یعنی آب بطحان و عقیق و قناه . (از معجم البلدان یاقوت حموی ).
خانقاهلغتنامه دهخداخانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ راست پی در سوادکوه مازندران در شمال دوآب است . (از سفرنامه ٔ استرآباد و مازندران رابینو بخش انگلیسی صص 42 - 115).
خانقاهلغتنامه دهخداخانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل . واقع در 26 هزارگزی شمال خاوری اردبیل و 2 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل آستارا. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای م
خانقاهلغتنامه دهخداخانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . واقع در سه هزارگزی جنوب باختری پاوه و دو هزارگزی خاور راه اتومبیل رو پاوه به روانسر. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای 750<
خانقاهلغتنامه دهخداخانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 27 هزارگزی باختر مهاباد و 11 هزارگزی باختری شوسه ٔ مهاباد بسردشت . ناحیه ای است کو
خانقاه خاکساریهلغتنامه دهخداخانقاه خاکساریه . [ ن َ / ن ِ هَِ ری ی َ ] (اِخ ) خانقاهی است که فرقه ٔ خاکساریان به تهران نزدیک دروازه دولت ساخته اند و فعلاً هم موجود است .
خانقاه طواویسیهلغتنامه دهخداخانقاه طواویسیه . [ ن َ / ن ِ هَِ طَ سی ی َ ] (اِخ ) خانقاهی بوده منسوب بملک دقاق یا پسرش ، واقع در جانب کوجانیه بدمشق و امروز مسجد جامع است . (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 136<
خانقاه اسکافیهلغتنامه دهخداخانقاه اسکافیه . [ ن َ / ن ِ هَِ اِ فی ی َ ] (اِخ ) خانقاهی بودبدمشق بر کنار نهر یزید و بوسیله ٔ شرف الدین اسکافی ساخته شد. (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 134).
خانقاه احمدپاشالغتنامه دهخداخانقاه احمدپاشا. [ ن َ / ن ِ هَِ اَ م َ ] (اِخ ) این خانقاه را احمدپاشا در دمشق ساخت . او مدتها والی دمشق بود و در آنجا خانقاهی در طرف قبله ٔ قلعه ٔ دمشق و چسبیده بخندق آن درست کرد و در آن حجراتی برای صوفیان قرار داد.این خانقاه همواره آبادان
خانقاه اخلاصیهلغتنامه دهخداخانقاه اخلاصیه . [ ن َ / ن ِ هَِ اِ صی ی َ ] (اِخ ) نام مسجدی است که در آن حافظ جلال الدین محمود به امر خطابت و پیش نمازی قیام می نموده .(ترجمه از مجالس النفایس امیر علیشیر نوایی ص 98).