لغتنامه دهخدا
خثاءالبقر. [ خ ُ ئُل ْ ب َ ق َ ] (ع اِ مرکب ) سرگین گاو.در اختیارات بدیعی خواص طبی آن چنین آمده است : زبل البقراست بپارسی سرگین گاو گویند. چون بر ورمهای غلیظنهند تحلیل کند و چون بسوزانند و بر سوراخ بینی نهند با سرکه خون رفتن باز دارد و مجموع زهرها را نافع بود چون بخورند، و گر