خدمات راهنماییguide serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که راهنما به گردشگران و جهانگردان در گشتها عرضه میکند
خضماتلغتنامه دهخداخضمات . [ خ َ ض ِ ] (اِخ ) نام موضعی است در نزدیکی مدینه آنرا نقیعالخضمات نیز می گویند. (از معجم البلدان ).
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
خدمات اختصاصیbutler serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی شخصی که واحدهای پذیرایی ـ اقامتی سطح بالا ارائه میدهند
خدمات راهنمایی شبکهinterception serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که در آن، مرکز در صورت وجود اشکال یا مانع در برقراری تماس یا در حین تماس بهطور خودکار در تماس مداخله میکند و مشترک را به پخشکنندۀ پیام صوتی وصل میکند
إجراءاتُ الْمُرُورِدیکشنری عربی به فارسیمقررات راهنمايي و رانندگي , قوانين راهنمايي و رانندگي , ضوابط راهنمايي و رانندگي , آيين نامه راهنمايي و رانندگي
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
حملۀ بندآوری خدماتdenial of service attackواژههای مصوب فرهنگستانحمله به شبکه که در طی آن درخواستهای اضافیِ بسیاری به سوی شبکه سرازیر میشود بهطوریکه ارتباطات عادی آن کُند یا بهطور کامل مختل میشود
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
دفتر تمامخدماتfull-service shop, full-service, full-service agencyواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که خدمات متنوعی شامل خدمات روابطعمومی و رسانهای و تبلیغات و بازاریابی و نیز خدمات نوآورانه به کارسپاران ارائه میدهد