خربهالغتنامه دهخداخربها. [ خ َ ب َ ] (ص مرکب ) کنایه از بیهوشی و نادانی است : عقل را باشد وفای عهدهاتو نداری عقل رو ای خربها.مولوی (مثنوی ).
خربةلغتنامه دهخداخربة. [ خ َ رِ ب َ ](اِخ ) نام آبی است در بالای غرقده و متعلق به گروهی از بنی غنم بن دودان که آنان را بنی کذاب گویند، در بالای آب مزبور آبی است بنام قلیب . (از معجم البلدان ).