لغتنامه دهخدا
فخرالدین . [ ف َ رُدْ دی ] (اِخ ) نورستانی . وی تحصیل علوم ظاهری کرده و همیشه درخاطر میداشته است که بعد از تحصیل علوم به سلوک راه خدای تعالی اشتغال کند. وقتی در یکی از مدارس مصر خانه ای داشته و در آنجا به مطالعه مشغول بوده است . برای تشحیذ خاطر از خانه ٔ خود بیرون آمده ، داعی