خزریلغتنامه دهخداخزری . [ خ َ ] (اِ) نام میوه ای است : رازقی و ملاحی و خزری بوزری و گلابی و شکری .نظامی .
خزریلغتنامه دهخداخزری . [ خ َ زَ ] (اِ) در قفقاز باد سرد که از شمال وزد. مقابل گیله باد که باد جنوب است و از جنوب وزد. (یادداشت بخط مؤلف ).
خزریلغتنامه دهخداخزری . [ خ َ زَ ] (ص نسبی ) منسوب به خزران که نام ملکی است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). منسوب به دربند خزران . (از انساب سمعانی ) : بخاری و خزری وگیلی و کردبنان پاره هر چار هستند خرد.نظامی .
خیزریلغتنامه دهخداخیزری . [ خ َ زَ را ] (ع اِ) نوعی از رفتار با تبختر که در آن تفکک اعضاء باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
پرستوی دریایی خزریSterna caspinaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کاکائیان و راستۀ سلیمسانان که بزرگترین پرستوی دریایی است و منقاری به رنگ قرمز روشن دارد
خزاریلغتنامه دهخداخزاری . [ خ ُ ] (اِخ ) موسی بن جعفربن نوح بن محمدخزاری ، مکنی به ابوهارون از خزار بود و به عراق و حجاز رحل اقامت افکند و از محمدبن یزید حدیث شنید و از حمادبن شاکر حدیث کرد. (از معجم البلدان یاقوت ).
خزاریلغتنامه دهخداخزاری . [ خ ُ ] (ص نسبی ) منسوب به خزار که ناحیه ای است در ماوراءالنهر نزدیک نسف . (از انساب سمعانی ).
خزریانلغتنامه دهخداخزریان . [ خ َ زَ ] (اِ) مردم خزر. خزریها : وسیاهی حبشیان و غلظ ترکان و خزریان و دمامه ٔ اهل چین و این جمله را بچهار قسمت کرده اند خراسان و ایران و نیمروز و باختر. (از تاریخ سیستان ص 25). و لشکر اسلام بیشتر بقتل آمدند
خزریانلغتنامه دهخداخزریان . [ خ ِ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 60 هزار و پانصدگزی شمال باختری مهاباد و 34 هزار و پانصدگزی شمال باختری شوسه ٔ مهاباد به سردشت . این ده کوهستانی ، سردسیر،
پرستوی دریایی خزریSterna caspinaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کاکائیان و راستۀ سلیمسانان که بزرگترین پرستوی دریایی است و منقاری به رنگ قرمز روشن دارد
خزریانلغتنامه دهخداخزریان . [ خ َ زَ ] (اِ) مردم خزر. خزریها : وسیاهی حبشیان و غلظ ترکان و خزریان و دمامه ٔ اهل چین و این جمله را بچهار قسمت کرده اند خراسان و ایران و نیمروز و باختر. (از تاریخ سیستان ص 25). و لشکر اسلام بیشتر بقتل آمدند
خزریانلغتنامه دهخداخزریان . [ خ ِ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 60 هزار و پانصدگزی شمال باختری مهاباد و 34 هزار و پانصدگزی شمال باختری شوسه ٔ مهاباد به سردشت . این ده کوهستانی ، سردسیر،
پرستوی دریایی خزریSterna caspinaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کاکائیان و راستۀ سلیمسانان که بزرگترین پرستوی دریایی است و منقاری به رنگ قرمز روشن دارد