خشابیلغتنامه دهخداخشابی . [ خ َش ْ شا ] (اِخ ) حجاج بن محمد خشابی رازی از اهل حدیث بود و به این نسبت معروف است . (از انساب سمعانی ).
صافی خشابیcartridge filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی که در تصفیهخانههای کوچک یا سامانههای تصفیه، در نقطة مصرف برای بهبود کیفیت آب، به کار میرود
خسبیلغتنامه دهخداخسبی . [ خ ُ ] (اِخ ) ستاره مشتری . (یادداشت بخط مؤلف ) : درنده چو شیران دمنده چو ثعبان درفشان چو خسبی درخشان چو آذر.استاد بلعمی .
خشبیلغتنامه دهخداخشبی . [ خ َ ش َ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا. (از انساب سمعانی ).
خشبیلغتنامه دهخداخشبی . [ خ َ ش َ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به خشبیه که طایفه ای از روافض اند وبه هر یک از آنان خشبی گویند. (از انساب سمعانی ).
خشبیلغتنامه دهخداخشبی . [ خ َ ش َبی ی ] (اِخ ) نام جایگاهی است در سه منزلی فسطاط در آنجا یک کاروانسرای یافت می شود و ابتدای حضر است از ناحیه ٔ مصر و انتهای آن از شام . (از معجم البلدان ).
صافی خشابیcartridge filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی که در تصفیهخانههای کوچک یا سامانههای تصفیه، در نقطة مصرف برای بهبود کیفیت آب، به کار میرود
صافی خشابیcartridge filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی که در تصفیهخانههای کوچک یا سامانههای تصفیه، در نقطة مصرف برای بهبود کیفیت آب، به کار میرود