خصیصاءلغتنامه دهخداخصیصاء. [ خ ِص ْ صی ] (ع مص ) تفضیل دادن چیزی را بر چیزی دیگر وخاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به «خص » و «خصیصی » در این لغت نامه شود.
خصوصاًلغتنامه دهخداخصوصاً. [ خ ُ ] (ع ق ) بطور خصوص و علی الخصوص و بخصوص . بویژه . (ناظم الاطباء) : طبع بشریت است و خصوصاً از آن ملوک که دشوار آید ایشان را دیدن کس که مستحق جایگاه ایشان باشد. (تاریخ بیهقی ). و نخجیرگاهی معروف است خصوصاً کوهستان کوبنجان . (فارسنامه ٔ ابن
خصیصیلغتنامه دهخداخصیصی . [خ ِص ْ صی صا ] (ع مص ) مصدر دیگریست برای «خصیصاء» و «خص » رجوع به «خص » و «خصیصاء» در این لغت نامه شود.
خصلغتنامه دهخداخص . [ خ َص ص ] (ع مص ) مصدر دیگری برای خصوص و خُصوصیَّة خَصوصیَّه و خصیصی [ خ ِ ص صی صا ] و خصیصاء [ خ ِ ص صی صاء ] و خُصیَّة و تَخِصَّة. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). رجوع به خصوص شود.