خطای بَست سمتmisclosure in azimuthواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف میان دو بار اندازهگیری مقدار سمتِ یک خط که با روشهای مختلف نقشهبرداری یا در امتداد مسیرهای مختلف به دست آمده باشد
ختاءلغتنامه دهخداختاء. [ خ َت ْءْ ] (ع مص ) باز ایستانیدن کسی از کار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کف . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ) (متن اللغة) (لسان العرب ).
ختائیلغتنامه دهخداختائی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب بختا که نام ناحیتی است بچین : ترک ختائی شده یعنی چو ماه زلف خطا بر زده زیر کلاه . نظامی .|| (اِ) هرپارچه ٔ راه براه . (یادداشت بخط مؤلف ) || نام نوعی آجر است که از آجر نظامی کوتاه ت
ختائیلغتنامه دهخداختائی .[ خ َ ] (اِخ ) نام تیره ای است از ایل آقاجری کهکیلویه از ایلات فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88).
خطای بَست نسبیrelative misclosureواژههای مصوب فرهنگستانمقداری که از تقسیم خطای بست پیمایش بر طول پیمایش به دست میآید و عموماً بهصورت کسری از عدد یک بیان میشود