خطای تصادفیrandom error, accidental errorواژههای مصوب فرهنگستانخطایی که منشأ نامشخص داشته باشد و تأثیر آن بر تکتک اندازهگیریها تابع قانون خاصی نباشد
ختاءلغتنامه دهخداختاء. [ خ َت ْءْ ] (ع مص ) باز ایستانیدن کسی از کار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کف . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ) (متن اللغة) (لسان العرب ).
ختائیلغتنامه دهخداختائی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب بختا که نام ناحیتی است بچین : ترک ختائی شده یعنی چو ماه زلف خطا بر زده زیر کلاه . نظامی .|| (اِ) هرپارچه ٔ راه براه . (یادداشت بخط مؤلف ) || نام نوعی آجر است که از آجر نظامی کوتاه ت
ختائیلغتنامه دهخداختائی .[ خ َ ] (اِخ ) نام تیره ای است از ایل آقاجری کهکیلویه از ایلات فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88).
اریبیbias 1واژههای مصوب فرهنگستاناثری که بهطور منظم باعث میشود یک نتیجۀ آماری ویژگی معرف بودن را نداشته باشد، در مقابل خطای تصادفی که ممکن است در هر مورد باعث اختلال شود
نمونۀ اریبbiased sampleواژههای مصوب فرهنگستاننمونهای که از نوعی فرایند نمونهگیری به دست میآید و یک مؤلفۀ خطای سامانمند را القا میکند، در مقابل خطای تصادفی که اثر آن بهطور متوسط صفر میشود