خطمشیpolicy 1واژههای مصوب فرهنگستانطرح و مسیری که یک واحد کسبوکار یا دولت یا حزب سیاسی یا سازمان یا اجتماعی از مردم برای فعالیت خود در نظر میگیرد متـ . سیاست 1
آمیزة خطمشیpolicy mixواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای متوازن از سیاستها و ابزارهای سیاستی که برای دستیابی به هدف مشترک همراه با هم به کار گرفته میشوند متـ .آمیزة سیاستی
خط مشیلغتنامه دهخداخط مشی . [ خ َطْ طِ م َش ْی ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از روش کار. طریقه . (یادداشت بخط مؤلف ).
خطمشی گواهیcertification policy, CP 4واژههای مصوب فرهنگستانسیاست حاکم بر همۀ مراحل مربوط به تولید و توزیع و حسابرسی و ابطال گواهیهای رقمی
خطمشی مجازشناسیauthorization policyواژههای مصوب فرهنگستانخط مشیای مرتبط با دادههای مجازشناسی برای اتخاذ تصمیمهای مجازشناسی که توسط مرجع تصمیمگیری ارائه میشود
پذیرش خطمشیpolicy adoptionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مراحل فرایند خطمشیگذاری که در آن مراجع ذیربط خطمشیهای مختلف را برای پیادهسازی در آینده میپذیرند متـ . پذیرش سیاست
پیادهسازی خطمشیpolicy implementationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی بین مرحلة طرح انتظارات از خطمشی و مرحلة دستیابی به نتایج ملموس
تبییننامة خطمشیpolicy paperواژههای مصوب فرهنگستاننوشتة تحقیقی موجزی در موضوعی خاص که توصیههای روشنی در اختیار خطمشیگذاران/ سیاستگذاران قرار میدهد متـ . تبییننامة سیاست
ارزشیابی سیاستهاpolicy evaluationواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از فرایند خطمشیگذاری که در آن میزان تحقق خطمشی عمومی مشخص میشود متـ . ارزشیابی خطمشی
خطمشی امنیتی پودمان رمزنگاشتیcryptographic module security policyواژههای مصوب فرهنگستانخطمشی دقیق قواعد امنیتی که یک واحد رمزنگاشتی تحت آن عمل میکند
خطمشی گواهیcertification policy, CP 4واژههای مصوب فرهنگستانسیاست حاکم بر همۀ مراحل مربوط به تولید و توزیع و حسابرسی و ابطال گواهیهای رقمی
خطمشی مجازشناسیauthorization policyواژههای مصوب فرهنگستانخط مشیای مرتبط با دادههای مجازشناسی برای اتخاذ تصمیمهای مجازشناسی که توسط مرجع تصمیمگیری ارائه میشود
خطمشی نوآوری انتشارمحورdiffusion-oriented innovation policyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة مداخلات و اقدامات معطوف به اکتساب و انتشار و درونیسازی فنّاوری با هدف افزایش ارزشِافزودة محصولات موجود متـ . سیاست نوآوری انتشارمحور
خطمشی نوآوری مأموریتمحورmission-oriented innovation policyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة مداخلات و اقدامات متمرکز بر توسعة نوآوری در تعداد محدودی از فنّاوریها و بنگاههای بزرگ با هدف ارتقای اقتدار ملی متـ . سیاست نوآوری مأموریتمحور
پذیرش خطمشیpolicy adoptionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مراحل فرایند خطمشیگذاری که در آن مراجع ذیربط خطمشیهای مختلف را برای پیادهسازی در آینده میپذیرند متـ . پذیرش سیاست
پیادهسازی خطمشیpolicy implementationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی بین مرحلة طرح انتظارات از خطمشی و مرحلة دستیابی به نتایج ملموس
تبییننامة خطمشیpolicy paperواژههای مصوب فرهنگستاننوشتة تحقیقی موجزی در موضوعی خاص که توصیههای روشنی در اختیار خطمشیگذاران/ سیاستگذاران قرار میدهد متـ . تبییننامة سیاست
تدوین خطمشیpolicy formulationواژههای مصوب فرهنگستانتعیین راهکارهای اثربخش و قابل پذیرش در موضوعاتی که در دستور کار قرار گرفتهاند متـ . تدوین سیاست