لغتنامه دهخدا
خفقان . [ خ َ ف َ ] (ع اِ) طپش دل . تپش دل . حرکت اختلاجی که عارض قلب شود چون لرزه ای که در نوبه عارض تمام تن شده باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). حرکت اختلاجیه ای است که عارض قلب شود بسبب چیزی که باعث آزار آن شود. قرشی گوید مقصود ما در این مورد از لفظاختلاج مفهوم آن نیست و اختلاج