خواب نمالغتنامه دهخداخواب نما. [ خوا / خا ن ُ / ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) چیزی که بخواب آید. حوادثی یا واقعیتهایی که در خواب برؤیای شخصی می آید. نموده در خواب . به رؤیا آمده .
خواب نما شدنلغتنامه دهخداخواب نما شدن . [ خوا / خا ن ُ / ن َ / ن ِ ش ُ دَ ](مص مرکب ) بخواب آمدن . حادثه یا واقعیتی برؤیای آدمی آمدن . در خواب امری در رؤیای انسان جلوه کردن .-