لغتنامه دهخدا
سلیمی . [ س َ ] (اِخ ) اسکندر دوران سلطان سلیم شاه سقی اﷲ ثراه و جعل الجنة مثواه . پادشاهی ظریف و لطیف بود. طبیعت نظم و شعر او نیز درغایت قوت و سلامت و متانت بود و در ایام او کسی شعر فارسی بهتر از او نمیگفت ، چه نازکی خیال کمال در معانی فصاحت و بلاغت و الفاظ خواجه حافظ و سوز