فرهنگ فارسی عمید
۱. شرف.۲. عفت؛ عصمت.۳. [مجاز] خواهر یا مادر یا همسر مرد که وظیفۀ حفظ حرمت آنها بر عهدۀ اوست.۴. [مجاز] صاحب سر؛ آگاه و مطلع به باطن امور.۵. [قدیمی] راز؛ سر.۶. [قدیمی] مرد ماهر و کاردان.۷. [قدیمی] کمینگاه صیاد.⟨ ناموس اکبر: [قدیمی، مجاز] جبرئیل.