خودریختی اصلیprincipal automorphismواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یکتایی از جبر کلیفورد مفروض که هر عضو را به قرینهاش بنگارد
خودریختی برونیouter automorphismواژههای مصوب فرهنگستانهر عضو گروه خارج قسمت گروه خودریختیهای یک گروه بر زیرگروه خودریختیهای درونی آن
خودریختی درونیinner automorphsimواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یک گروه که هر عضو دلخواه g از آن گروه را به g0-1gg0 بنگارد که در آن g0 عضو ثابتی از آن گروه است
خودریختی ردهوارونسازclass-inverting automorphismواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک گروه به خودش که هر ردة مزدوجی را به وارون آن مینگارد
خودریختی اصلیprincipal automorphismواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یکتایی از جبر کلیفورد مفروض که هر عضو را به قرینهاش بنگارد
خودریختی برونیouter automorphismواژههای مصوب فرهنگستانهر عضو گروه خارج قسمت گروه خودریختیهای یک گروه بر زیرگروه خودریختیهای درونی آن
خودریختی درونیinner automorphsimواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یک گروه که هر عضو دلخواه g از آن گروه را به g0-1gg0 بنگارد که در آن g0 عضو ثابتی از آن گروه است
خودریختی ردهوارونسازclass-inverting automorphismواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک گروه به خودش که هر ردة مزدوجی را به وارون آن مینگارد
گروه ردهای نگاشتهاmapping class groupواژههای مصوب فرهنگستانگروه ردههای یکجایی خودریختیهای یک خمینه
زیرگروه مشخصهcharacteristic subgroupواژههای مصوب فرهنگستانزیرگروهی از یک گروه مفروض که هر خودریختیِ گروه آن را بر خودش مینگارد
گراف رأسیترایاvertex-transitive graphواژههای مصوب فرهنگستانگرافی که عمل گروه خودریختیهای آن بر مجموعۀ رأسهایش ترایا است
گراف یالیترایاedge-transitive graphواژههای مصوب فرهنگستانگرافی که عمل گروه خودریختیهای آن بر مجموعۀ یالهایش ترایا است
تمامریختholomorphواژههای مصوب فرهنگستانحاصلضرب نیممستقیم یک گروه و گروه خودریختیهای آن، با عمل طبیعی
خودریختی اصلیprincipal automorphismواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یکتایی از جبر کلیفورد مفروض که هر عضو را به قرینهاش بنگارد
خودریختی برونیouter automorphismواژههای مصوب فرهنگستانهر عضو گروه خارج قسمت گروه خودریختیهای یک گروه بر زیرگروه خودریختیهای درونی آن
خودریختی درونیinner automorphsimواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یک گروه که هر عضو دلخواه g از آن گروه را به g0-1gg0 بنگارد که در آن g0 عضو ثابتی از آن گروه است
خودریختی ردهوارونسازclass-inverting automorphismواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک گروه به خودش که هر ردة مزدوجی را به وارون آن مینگارد