autobiographersدیکشنری انگلیسی به فارسیautobiographers، نویسندهء شرح حال خود، خودزیستنامه نگار، کسی که تاریخچه زندگی خود را می نویسد
autobiographiesدیکشنری انگلیسی به فارسیautobiographies، خود زندگی نامه، خودزیستنامه، نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
autobiographyدیکشنری انگلیسی به فارسیزندگینامه، خود زندگی نامه، خودزیستنامه، نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
سيرة ذاتيةدیکشنری عربی به فارسیخودزيستنامه , خود زندگي نامه , نگارش شرح زندگي شخصي بوسيله ء خود او , زيستنامه , بيوگرافي , تاريخچه زندگي , تذکره , زندگينامه