عملگر دلdel operatorواژههای مصوب فرهنگستانقاعدهای که به تابع f از سه متغیر و x و y و z تابعی بُرداریمقدار منسوب میکند که مؤلفههای آن در جهتهای x و y و z مشتقات جزئی متناظر f هستند متـ . نابلا nabla
خط اختصاصیdedicated access line, DAL, dedicated line, DLواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط ارتباطی که بهطور اختصاصی میان مشترک و شبکۀ مخابراتی برای مبادلۀ انواع داده به کار میرود
جلای ماتdull lusterواژههای مصوب فرهنگستانجلای سطح کانی یا سنگ هنگامی که نور را به جای بازتاباندن بپاشاند
زبدئیللغتنامه دهخدازبدئیل . [ زَ دَ ] (اِخ ) (عطأاﷲ) پدر یشحابیم که یکی از سرداران عساکر داود بود. اول تواریخ ایام 27:2. (قاموس کتاب مقدس ).
زبدئیللغتنامه دهخدازبدئیل . [ زَ د ] (اِخ ) کاهنی معروف در ایام نحمیاء. (کتاب نحمیا11:14). (قاموس کتاب مقدس ).
اودئیللغتنامه دهخدااودئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال بقر (گاو). سال دوم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان و ترکان امروز گاو نر را اُکُزو گاو ماده را اینک گویند. (یاددشت مرحوم دهخدا).