غزال اَبلقGazella damaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ گاویان و راستۀ زوجسُمسانان با جثۀ بزرگ که بخشاعظم بدن آن قهوهای مایل به قرمز و صورت و کفل و قسمت زیرین بدن آن سفید است و لکهای سفید بر روی گلو دارد
تیزشاخ افریقاییOryx dammahواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ گاویان و راستۀ زوجسُمسانان که بدنش کرمرنگ، اما بخش بالایی سر و گردن و پایین شانهها قهوهای مایل به قرمز است و شاخهایی طویل و نوکتیز و متمایل به عقب دارد
بادگیر سپر جلوair dam, bumper air damواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای در زیر سپر جلو که ضمن کاهش جریان هوا در زیر خودرو، باعث کاهش پسار و برار وارد بر خودرو میشود
دائمیلغتنامه دهخدادائمی . [ ءِ می ی ] (اِخ )مولانا دائمی از استرآباد است و این مطلع از اوست :آن پری را که زگلبرگ قبا در بر اوست هر طرف بند قبا نیست که بال و پر اوست .(ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 86).
دائمیلغتنامه دهخدادائمی . [ ءِ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به دائم . پیوسته . مدام .- عقد دائمی ؛ مقابل عقد منقطع : بعقد دائمی و نکاح همیشگی درآوردم موکله ٔ خود را بموکل شما...- غیردائمی ؛ منقطع. ناپایدار که پیوسته نب
دائمیةلغتنامه دهخدادائمیة. [ ءِ می ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث دائمی . دایمی . همیشگی . (آنندراج ). رجوع به دائمی شود.