نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
وزن دارلغتنامه دهخداوزن دار. [ وَ ] (نف مرکب ) وزن دارنده . دارای وزن . سنگین . || پول باسنگ و تمام عیار. (ناظم الاطباء). پول تمام عیار. (فرهنگ فارسی معین ).
گران نعللغتنامه دهخداگران نعل . [ گ ِ ن َ ] (ص مرکب ) دارای نعل سنگین . چهارپائی که نعل بزرگ دارد. || بزرگ سم . پهن سم و آن از محسنات اسب است : قوی پشت و گران نعل و سبک خیزبه دیدن تیزبین و در شدن تیز.نظامی .
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.