نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
مغناطش پساچینخوردگیpost-folding magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمغناطش سنگ پس از چینخوردگی که در همة مقاطعِ چین دارای جهت یکنواخت است
خط همجهتisogenواژههای مصوب فرهنگستانخطی که بر روی یک سطح معین نقاط دارای جهت یکسان یک کمیتبرداری را به هم وصل میکند متـ . همجهت
یک جهتلغتنامه دهخدایک جهت . [ ی َ / ی ِ ج َ هََ ] (ص مرکب ) که دارای جهت واحد باشد. || یکتادل . صافی دل . یکدل . بی تردید و مصمم وبا نیت جزم : بر این عزم از دارالسلطنه ٔ هرات اوراق و احمال و خاصان و یک جهتان را همراه داشته متوجه صوب قیصا
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.