نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
ashenدیکشنری انگلیسی به فارسیخاکستر، خاکستری، دارای رنگ خاکستری، شبیه خاکستر، مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
رماديدیکشنری عربی به فارسیخاکستري , داراي رنگ خاکستري , شبيه خاکستر , مربوط به چوب درخت زبان گنجشک , کبود , سفيد(درمورد موي سرو غيره) , سفيد شونده , روبه سفيدي رونده , باستاني , کهنه , پير , نا اميد , بد بخت , بيرنگ
کلاوولغتنامه دهخداکلاوو. [ ک َ ] (اِ) نوعی از موش صحرائی است . (برهان ) (ناظم الاطباء). موش دشتی . موش بیابانی . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). گونه ای موش که اندامهای خلفیش نسبت به اندامهای قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آن را موش دوپا نیز گویند. بعلت قوی بودن و طول اندامهای خلفی
یولافلغتنامه دهخدایولاف . (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) قسمی از غلات . دوسر. (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ گندمیان که در حدود 80 نوع از آن شناخته شده است و همگی در نقاط سردسیر و مرطوب می رویند. سنبله های این گیاه کم گل است به طوری که هر سنبله بین دو تا چها
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.